چی میگی سید؟
از چی میترسی؟
ول کن این چیزا رو
این سخته اون آسونه اون خوبه این بده چیه اخه؟
تو هدفت و راهت رو صحیح مشخص کن ، بقیهش دیگه عشق کن
این چیزا چیه میپرسی؟
الان مثلا من بهت بگم دوازدهم سخته ، چه کار میکنی؟
زندگی همش یه سربالاییه ،
میتونی تو این سربالایی کم بیاری ، و برگردی عقب و زندگی رو به خودت تلخ کنی
میتونی هم خودتو تقویت کنی و دنده معکوس بدی با ۱۴۰ کیلومتر در ساعت بری بالا و یه آهنگ مشتی هم باهاش + غرش اگزوز ،
درست عین یه پارس اسپرت یا شوتی
《فقط راحتی ملاکت نباشه ، آرامش هم ملاکت باشه》
■《هدفتو مشخص کن و صحیح و اصولی گام بردار》■
■ولی اگه راستشو بخوای تو این دوازدهم یه کم حس میکنم فشار زیاد شده ، طبیعیه ، هم خونواده میترسن ، هم من دل تو دلم نیست و کنکور نذاشته یه آب خوش از گلوم بره پایین ، استرس و اضطراب بعضی مواقع اشتهامو کور میکنه ، بعضی وقتا هم شده ناامید بشم ، اصن یه فکرایی به کلهم میرسه که کلهت سوت میکشه ، ولی خب اینم در نظرمه ، یه سال سختی کشیدن و یه رشته خوب قبول شدن بهتر از اینه که تا آخر عمر تو عذاب باشم و جونم دراد ، ولی با همه این سختیا به عشق آخرش ادامه میدم■